امروز یهو به فکرم زد که آخرش چی میشه؟

خیلی هم آخرش منظورم نیست

به آخره آخرش فکر کنم دیوونه میشم فک کنم

آخره آخره آخرش رو نمیگم

منظورم از آخرش وقتیه که مثلا بشینم زندگی نامه ام رو بخونم

حالا خودم نوشته باشم یا انقدر مهم شده باشم که کس دیگه نوشته باشدش

محض اطلاع بگم که استیو جابز خودش زنده بود که زندگی نامه اش رو شروع کردن به نوشتن و تا اونجا که من میدونم به سفارش خودشم بود

به هر حال

تا اونجا که یادمه حدود 12 - 13 سالم بود که برای اولین بار تصور کردم که ممکنه آخرش بد باشه

همیشه اخرش خوب بود

اون موقع ها بود که توی ماشین هم بودیم ، داشتیم میرفتیم خونه عمه ام (یا برمیگشتیم) 

جاشو دقیقا یادمه

یه ماشین از کنارمون رد شد و من تصورم رفت اون مست که اگه مثلا من توی اون ماشین بدجوری سگ مست باشم یا معتاد وحشتناک چی؟

یعنی مثلا 20 و خورده ای الم شده باشه و معتاد باشم

خوب من دختر عمه ام معتاد بود (که شکر خدا الان ترک کرده) شاید برای همین این فکرا به سرم زد

برای من توی اون زمان اعتیاد اخرش بود و تصوری از زندگی بعدش نداشتم برای همین معتاد شدن = آخر افتضاح

نمیفهمیدم چرا باید معتاد بشم

نمیفهمیدم چطور ممکنه اخرش بد باشه

راستش رو بخواید ، امروز هم نمیفهمم

نمیفهمم چطور ممکنه که اخرش بد بشه

یه زمانی که در مورد قانون جذب و ... مطالعه زیادی داشتم یه بحثی توش برام قابل درک نبود اونم اینکه هی میگفتن فقط خوبی رو ببین

ولی من میگفتم اخه بدی ها رو هم باید بررسی کرد

بعدا فهمیدم اگه به بدی ها فکر نکنی یه بحثی به اسم "چاله ذهنی" یا همچین چیزی پیش میاد که خیلی هم بده

باید به بدی ها هم فکر کرد ، ولی کم

یه کم فکر کن و براش راه حل پیدا کن و با خیال راحت بذارش کنار

حتی بنویسش رو بذارش کنار که راحت تر از ذهنت بره بیرون

خلاصه که گفتم در جریان باشید چرا به آخر بد هم فکر میکنم

ولی هیچوقت اخر بد رو نتونستم تصور کنم

یعنی در هر حالتی میشه یه چیز خوب ازش کشید بیرون

میشه درستش کرد

ایمدورام هیچوقت کارم به اونجاهاش نکشه ولی خلاصه ادم اماده باشه بهتره

این روزا هنوز هم تصور میکنم

آخرش رو تصور میکنم ولی خوب تصور آخر بد ، سخت تر از قبل شده

توی زندگیم خاص بودن رو بیشتر از همه تصور کردم

همیشه همینطور بوده

یه چیزی مثل مسیح ، موعود ، منجی ، دست راست امام زمان(این اسم یکی از وبلاگام بود)

خلاصه که نمیدونم آخرش چی میشه

ولی اینو میدونم اگر خدا بخواد و اتفاق عجیب و غریبی نیافته میشه یه اخر خوب داشت

بدون آخر خوب ، این زندکگی چه معنایی داره؟

همینجوری بیاییم و بریم؟

فقط توی زندگی چند نفر تاثیر بذاریم؟

بخندیم و گریه کنیم؟

مسخره اس به نظرم

محض اطلاع

happyending هم که اسم وبلاگمه یعنی پایان شاد

منظورم از end توی اسم وبلاگم هم ، همین "آخری" بود که توی این پست گفتم

با ارزوی یک Happy Ending برای همه

یاعلی