همیشه برام خیلی مهم بوده که حداقله ممکن افراد ازم دلگیر باشن

امروز در حالی که صفحه ی مربوط به آتنا اصلانی و ... رو توی بلاگ هولدن مجددا چک میکردم که ببینم پالادیوم جوابی به کامنتم داده یا نه ، بین یکی از کامنتا متوجه شدم که هولدن ازم یه مقدار ناراحته ظاهرا

سر اینکه منی که تا حدود قابل قبولی میشناسمش چرا باید بهش بگم که فلان حرفت توهین بوده

واقعیت اینه که من رو حساب همون شناخت ، میدونم و میدونستم که اون توهینی نکرده و برداشتم از بند اخر حرفاش این بود که یهو شور گرفته و عصبانی شده در واقع

وگرنه هولدن و توهین؟ فک نکنم

همین اتفاق چند وقت پیشم افتاد

که خانم پالادیوم برداشت کردن که من توهین کردم بهشون

چندین بار کامنتم رو خوندم اخرم با راهنمایی خودشون توهینم روپیدا کردم :-D

به پیر به پیغمبر منظور من توهین نبود

چی شد که اشاره کردم به اینا؟

دیدم هولدن یه جورایی از حاج مهدی ناراحته انگار

بین متن اصلاح شده هولدن دیدم که حاج مهدی یه جورایی امر به معروف کرده و هولدن ناراحت شده

یاد دوستی های خودم توی "کلوب" افتادم

چندین نفر از دستم ناراحت شده بودن به خاطر امر به معروف هام

در صورتی که من فقط انجام وظیفه میکردم و اگر بحث دینیش وسط نبود اصلا حرفی نمیزدم

حالا بعد این همه تجربه ارتباطات انلاین دارم متنی رو مینویسم که به احتمال قوی هر سه فرد داخل تیتر از من به خاطرن وشتنش ناراحت میشن :-/

چرا مینوسم؟

چون فکر میکنم لازمه که بنویسم

همین دیگه

باقی بقا ;-)