خیلی طول کشید با این قضیه سینوسی بودن خوشی و غم ، پیروزی و شکست و این حرفا توی زندگی کامل کنار بیام

همین قانونی که میگه نمیشه یه ریز هم حال کنی و موفق باشی و اینا

یه جاهایی هم شسکت میخوری و همینه که هست

چاره ای هم نیست ظاهرا

موندم چقدر طول میکشه با این قضیه درک ناپذیری دنیا و ادماش کنار بیام

توی حرف نه ها ،توی عمل ،خیلی سخته

انگار هییییییچ بنی بشری رو نمیشه گفت بد یا خوب

حتی خود ادم ، خیلی واقعا

ادم نتونه در مورد خودشم نظر بده

یهو یه شرایطی پیش میاد خودت خودت رو شگفت زده میکنی ،مگه میشه؟

میدونم قضیه به ضمیر ناخودآگاه و این داستانا بر میگرده ولی انگار یه نفر ادم دیگه اس که توی ذهن آدمه داره تصمیم میگیره

خیلی خفنه جدا

حالا اتفاقی نیافتاده البته

ولی همینجوری یهو شگفت زده شدم :-D