نشستم عین تراکتور دارم کار میکنم

همینجوری فرت وفرت وفرت دارم ویدیو زیرنویس میکنم

کارم طراحی وبه ها

امابرای پروژه اس دیگه

پروژه خانممه

تنبلی کرد افتاد گردن من

هنوز خودمو برای مصاحبه های کاری اماده نکردم ، زبان هایی برنامه نویسیکه میخواستم رو همه اش رو تموم نکردم ، پروژه خودمم انجام ندادم ، پروژه های کاریمم همینجوری مونده

ولی خوب باید اینم انجام بدم

اومدم از یه دوست قدیمی کمک بگیرم ، خودشم پیشنهاد داده بود که کمک کنه

هزارتا درد و مرض گرفت

اینرتنتش پرید ، معده اشم ترکید

من دیگه گفتم نمیخواد کمک کنی ، گفتم بنده خدا کاربه بیمارستان میکشه

خودم انجام میدم دندم نرم ، خداروشکر که تواناییش رو دارم

ایشالا حاله اون دوستمم بهتر شه هرچه سریعتر ، همینطور حال همه مریضا