میرم با گوشی اس بدم

چون دستم یه ذره عرق کرده گوشی صفحه کیببوردش قاطی میکنه

من میزنم روی ن اون تایپ میکنه ج (مثلاها)

دستمو خشک میکنم به پنج ثانیه نمیرسه دوباره قاطی میکنه

اصلا من دستم اینجوری نیست که هی عرق کنه ولی این گوشیه مرض داره

میام کامیپوتر رو تعمیر کنم که برادر محترم که میرسن و میخوان تفریح کنن به لپ تاپ من گیر ندن

مانیتور رو درست میکنم میبینم مامان همه چیزو مرتب!!! کرده و کابل مانیتور پم شده

از یکی کابل مانیتور میگیرم ساعت هفت صبح

میام میبینم کیبرو هم خرابه

اصن ویندوز سیستم که داغونه

این وسطم سیمهای مختلف و میز و گرمای هوا و عرق پیشونی و زمین و اسمون و همه چی یه کرمی میریزه

این وقتا بهترین مسکن برام اینه که تحت این فشار مسخره ، به این چیزا به شکل یه بازی فک کنم ، یا به شکل صحنه هایی از یه فیلم شاید فیلم طنز

و من خودم هم میشم اونی که تو فیلم داغون میشه تا بقیه بخندن ، هم اونی که میشینه و به بی اعصابی اون میخنده

انقد اروم میشم

این چالش ها هم(اسمشون رو نمیذارم مشکل) میرن کم کم

انگار بیشترش از فکر و عصبانیت خودمه

خیلی خوبه ادم این چیزا رو بدونه

خدایا شکرت