یه زمانی برام سوال بود که چرا بعضی پسرا اینجورین

دختره کاملا صادقانه بهش میگه که عاشقشه

پسره هم  یا قبول میکنه ولی بعد چندسال بعد میگه برای زندگیم برنامه هایی دارمو باید به هم بزنیم یا از همون اول میگه

اید سته از پسرا رو درک نمیکردم کار به بقیه ندارم

حالا یه مقدار درکشون میکنم

من میواستم فوق لیسانس بخونم و بعدم دکتری

میخواتسم استارت اپ خودمو راه بندازم

ولی الان...

الان درگیر خدمت لعنتی سربازیم

درگیر قوانین کثافت خونه ی ایران

از ایران متنفرم

حالم از همه مسئولا به هم میخوره

خدایا من نمیخوام توی این لجن خونه به دنیا باشم

نمیخواستم بین بیسواد هایی به دنیا بیام که روزی دو دقیقه مطالعه دارن

کسایی که مغزاشون بسته و مشت هاشون گره شده اس

نه سوادی نه علمی نه فکری

یه مشت عوضیم سو استفاده میکنن ازشون

احمق گیر اوردن

هر قانون و هرکثافت کاری میکنن

دوسال عمرم رو برای چی باید بدم

من توی دوسال گذشته حدود ده تا زبون برنامه نیوسی و طراحی وب یادگرفتم

چرا باید دوسال عمرم رو حروم کنم

به جرم تولد توی ایران

به خدا نمیگذرم

زندگیم خراب شده

روزای خوب زندگی به هدر میره

باید الان زندیم رو بکنم ولی نشستم به تصمیمهای یه مشت عوضی فک میکنم

به خدا نکیذرم

نمیبخشم

چرا با مردم این کارو میکنن

یه مشت لجن

یه مشت دزد حروم زاده

خدالعنتشون کنه

بابا من ادممم یه بار زندگی میکنم چرا اینجوریم میکنین