چیزی که به عنوان آرزو و هدف اصلی توی ذهنم دارم از نظر بعضیا و یا شاید بشه گفت خیلیا ، زیادی گنده اس
بعضیا هم که معتقدن سنگ بزرگ نشونه ی ننداختنه و نهایتا پس این آرزو و هدف من هم یه جور جو سن و سال جونی هست
من قبلا هم ارزو هایی داشتم که به شکل های مختلف مورد نقد دیگران بوده
بعد از رسیدن بهشون راضی بودم ولی خوب ب این هم رسیدم که تا حدودی حرف دیگران هم درست بوده
مثلا من آرزو داشتم یه زندگی که بنیاد عاشقانه ای داشته باشه ، داشته باشم
از طرفی حاضر نبودم برم با کسی دوست بشم تا این روابط رو شکل بدم چون میگفتم اگه رفتم و روابطی رو شروع کردم و طرف هم خوشش اومد ولی فهمیدم اونی نیست که مد نظر من چی؟
یا یه مشکل دیگه اش این بود که اصلا کسی که مد نظر من هست یک در هزار حاضر به شروع روابط دوستی میشه چون من شخصی رو میخوام که حداقل یه مقدار مذهبی باشه

ولی خوب برام پیش اومد بدون اینکه نیاز باشه برم و این حس رو توی کسی ایجاد کنم
به نظر خودمم دلیل اصلی که بهش رسیدم این بود که
اولا خواسته ام رو دقیق نوشتم
دوما خیلی بهش فک میکردم و حس خوبی نصبت بهش داشتم
سوما تمام تلاشم در مسیر درست رو برای رسیدن بهش کردم
چهارما دعا کردم و از خدا هم خواستمش

حالا هم این یکی خواسته ام رو میخوام همین بلا رو سرش بیارم
توی آرزوهای قبلیم هم اشتباهاتی هم میکردم و اینجوری نبود که همه کارا رو درست انجام بدم
حالا کلی تجربه بیشتر دارم و به اینکه به خواسته ام میرسم میلیون ها برابر بیشتر معتقدم
حالا میخوام خیلی دقیق و با جزییات خواسته ام رو بنویسم